هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » اردلان سرفراز »کولی
چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۰ ساعت 0:32 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

کولی 

شب من پنجره ای بی فردا
 روز من ، قصه ی تنهایی ها
مانده بر خاک و اسیر ساحل
ماهی ام ، ماهی دور از دریا
 هیچ کس با دل آواره ی من
 لحظه ای همدم و همراه نبود
 هیچ شهری به من سرگردان
 در دروازه ی خود را نگشود
کولی ام ، خسته و سرگردانم
 ابر دلتنگ پر از بارانم
 کولی ام ، خسته و سرگردانم
ابر دلتنگ پر از بارانم
پای من خسته از این رفتن بود
قصه ام قصه ی دل کندن بود
دل به هر کس که سپردم دیدم
 راهش افسوس جدا از من بود
صخره ویران نشود از باران
 گریه هم عقده ی ما را نگشود
آخر قصه ی من مثل همه
 گم شدن در نفس باد نبود
روح آواره ی من بعد از من
کولی در به در صحراهاست
می رود بی خبر از آخر راه
همچنان مثل همیشه تنهاست
کولی ام خسته و سرگردانم
ابر دلتنگ پر از بارانم
کولی ام خسته و سرگردانم
ابر دلتنگ پر از بارانم